دکتر نجفی اسفاد: برجام کاغذ پاره نیست
دکتر مرتضی نجفی اسفاد (دکترای مطالعات و حقوق بینالملل از دانشگاه تولوز فرانسه)
نزدیک شدن به پایان دوران نخست ریاست جمهوری دکتر حسن روحانی، بهانهای شد برای بررسی حقوقی دستاوردهای دولت روحانی. برجام به عنوان مهمترین دستاورد بینالمللی و شاید داخلی دولت یازدهم به شمار میآید. مرتضی نجفی اسفاد، حقوقدان حوزه بین الملل در یادداشتی به بررسی حقوقی برجام و نقش آن در منافع ملی ایران پرداخته است.
***********
بحث هستهای در دوران ریاست جمهوری آقای سیدمحمد خاتمی با موافقتنامه سعدآباد در سال 1382 شروع شد، رئیس هیأت مذاکره کننده ایران در آن تاریخ بر عهده دکتر حسن روحانی و کمال خرازی بود. این موافقتنامه که با سه کشور اروپایی برقرار شد، شروع مذاکرات هستهای ایران با کشورهای قدرتمند جهانی به شمار میرفت.
اگرچه در آن دوران نقدهایی بر این مذاکرات وارد میشد ولی نکات مثبتی هم در آن دیده میشد. نکته قابل تأمل این است که در آن زمان هیچگونه تهدیدی نسبت به ایران از سوی سازمانهای بینالمللی انجام نشد. با شروع دوران ریاست جمهوری آقای محمود احمدینژاد در ایران به واسطه اینکه نوع تفکر سیاسی او متفاوت با گذشته بود، مذاکره با کشورهای غربی را کنار گذاشته و فعالیتهای هستهای ایران سرعت بیشتری به خود گرفت، در واقع عملا شمشیر را از رو بستند.
اقدامات دولت نهم منجر به این شد که پرونده ایران در شورای حکام مطرح شود و بر اساس اساسنامه آژانس بینالمللی اتمی، پرونده ایران به عنوان پرونده خطرناک بینالمللی معرفی و به شورای امنیتی سازمان ملل منتقل شد که در پی آن چندین قطعنامه علیه ایران صادر شد. نکته قابل تأمل اینجاست که رئیس جمهور وقت این قطعنامهها را کاغذپاره عنوان کرد و عملا اقتصاد ایران فلج شد و در یکی از سختترین دورانهای پس از پیروزی انقلاب قرار گرفتیم.
این شرایط تا زمان روی کار آمدن آقای حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور ادامه پیدا کرد. یکی از مهمترین وعدههای تبلیغاتی آقای روحانی، حل مسأله هستهای بود. از این رو، وی با انتخاب یک تیم قوی و حرفهای روند مذاکرات را دنبال نمود که سرانجام این مذاکرات به انعقاد «برجام» منجر شد.
به طور کلی برجام یک سند حقوقی معتبر و محکم است و در حوزه بینالمللی به عنوان یک موافقتنامه اجرایی محسوب میشود. این موافقت نامه قدرت زیادی دارد تا جایی که در وحله نخست تمامی قطعنامههای شورای امنیت بر علیه ایران بیاثر شد. مسأله دیگر این است که، برجام توان برهم زدن اتحاد بین اروپا و آمریکا در شرایط خاص را دارد و اگر ایران بتواند در این مسیر درست عمل کند، میتواند از شرایط پیش آمده به بهترین شکل استفاده نماید. در حقیقت این سند حقوقی منجر به این شده که کشورهای اروپایی و آمریکا نتوانند به سادگی علیه ایران اقدامی نمیاند و این مسأله برای ایران نیز صادق است.
به نظر بنده آنقدر این سند دقیق و منسجم است که میتواند به عنوان یک الگوی بسیار محکم برای سایر کشورهایی که مانند ایران در شرایط خاص قرار دارند مورد استفاده قرار گیرد.
برجام یک سند جدید در حوزه حقوق بینالملل محسوب میشود. نقش تیم مذاکره کننده ایران در ایجاد این سند بیبدیل است. از نظر منافع ملی، این سند در قدم نخست منجر به بیاثر کردن تمامی قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران شد که این مسأله منجر به بهبود شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در ایران شد. توجه به این نکته حائز اهمیت است که برخی در داخل و خارج از کشور، بر این گمانند امکان بیاثر کردن این سند به خصوص از سوی کشورهای 1+5 به راحتی میسر است، کماکان که ترامپ رئیس جمهور وقت آمریکا در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری با قاطعیت اعلام کرده بود در اولین اقدام برجام را پاره خواهد کرد ولی آنچه رخ داد چیزی غیر از آن بود و این نشان میدهد برجام از منظر حقوقی از قدرت و انسجام لازم برخوردار است.
نکته مهم دیگر این است که بسیاری منتظر تأثیرات آنی برجام هستند ولی از منظر حقوقی تأثیرات یک سندی مانند برجام نیاز به گذر زمان دارد و نمیشود انتظار این را داشت که در مدت یکسال شاهد تأثیرات آن باشیم. البته متأسفانه شاهد برخی کارشکنیها در داخل و البته خارج از کشور در مقابل این سند هستیم که منجر به تأخیر در مشاهده تأثیرات مثبت این سند در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایران شویم.
به طور کلی برجام در کنار تمامی دستاوردهای حقوقی آن که منجر به تغییر موضع دیدگاههای بینالمللی علیه ایران شد، یک نتیجه اقتصادی و تجاری خوبی نیز به همراه داشت که امکان جذب سرمایه بینالمللی در تمامی حوزهها فراهم شده است.