«سانچی»، «پلاسکویی» دیگر؟
داتیکان-فرود نودهی: هنوز نمیدانم چرا دیماه که به «آفرینندگی» و «آفریدن» معنی میشود، در یکی دو سال اخیر جان تعدادی از مردم کشورم را به طرق مختلف میگیرد. 30 دیماه پارسال، چهارراه استانبول و پلاسکو همه ما را داغدار کرد و امسال چندهزار کیلومتر شرقتر از پلاسکو در آن سوی آبها و در نزدیکی مرز چشمبادامیها، 32 تن از دریانوردانمان در میانه آتش و آب جان دادند و سوختند.
8 روز قبل، نفت کش متعلق به شرکت ملی نفتکش ایران به نام «سانچی» که به گفته سخنگوی وزارت خارجه در حال حرکت به سمت کره جنوبی بود، در 185 مایلی سواحل چین با یک کشتی فلهبر متعلق به این کشور تصادف میکند. با توجه به اینکه نفت کش سانچی حاوی میعانات گازی بوده، در اثر این حادثه دچار آتش و حریق میشود. بنا به گفته مدیرعامل شرکت ملی نفتکش ایران، مدیران ارشد این شرکت بلافاصله پس از وقوع این حادثه با تشکیل جلسه اضطراری و اطلاعرسانی به شرکتها و سازمانهای مرتبط، شرایط را برای اطفای حریق و نجات دریانوردان صورت دادند. با این حال و متأسفانه با گذشت چند روز از این حادثه، اتفاق خاصی برای نجات این افراد صورت نگرفت و دیروز با غرق شدن کامل نفتکش، امید زنده بودن این افراد از بین رفت.
از نخستین لحظات تصادف این دو کشتی و آتش گرفتن نفتکش سانچی، اخبار مختلف و بعضا ضد و نقیضی از سوی رسانههای مختلف منتشر شد. به طور مثال وال استریت ژورنال در همین خصوص اعلام کرده بود که «ارتباط نفتكش سانچي و كشتي چيني چند ساعت قبل از حادثه با رادار محلي قطع شده بود.» از سوی دیگر برخی رسانهها اعلام کردند تمامی سرنشینان در ساعات اولیه آتش سوزی به خاطر گازهای موجود فوت کردهاند.
با این حال امروز امیر دریادار حسین خانزادی در گفتگو با میزان اعلام کرده بود، در دو روز نخست این حادثه، بخشی از نفتکش در حریق نبود و امکان حضور گروه نجات برای پیدا کردن سرنشینان وجود داشت. از همین رو گروهی از تکاورهای نیروی دریایی داوطلب اعزام به محل حادثه شدند. از این رو درخواستهای لازم برای دریافت ویزا و اعزام این گروه انجام شد. در این مسیر متأسفانه کشور به چین به دلیل اینکه به افراد نظامی ویزا نمیدهد، صدور ویزا برای تکاوران نیروی دریایی به تأخیر افتاد و این ویزا در روز هفتم حادثه صادر شد و متأسفانه کار از کار گذشته بود و نفتکش در این روز به طور کلی غرق شد و اندک امید زنده بودن سرنشینان نابود شد.
در هر صورت این حادثه اتفاق افتاده و در کنار ورود خسارات مالی به کشور، بخشی از نیروهای متخصص این خاک که ارزششان بسیار بیشتر از نفتکش و محموله آن است، از دست رفتند. آنچه مسلم است امکان زنده کردن این افراد وجود ندارد ولی امکان پیگیری حقوق این افراد و حمایت از خانوادههای ایشان قطعا وجود دارد. در این زمینه مسئولین ذیربط باید به چند مسأله توجه داشته باشند؛ نخست اینکه بر اساس کنوانسیونهای مصوب سازمان بینالمللی دریانوردی (IMO)، این مسأله در قالب برخی کنوانسیونها از قبیل کنوانسیونهای ایمنی، کنوانسیونهای آلودگی، کنوانسیونهای مسئولیت و جبران خسارت و نیز کنوانسیون جستجو و نجات دریایی مصوب 1979 که مشتمل بر یک مقدمه و 8 ماده و یک ضمیمه بوده و از سال 1985 لازم الاجرا شده است، قابل پیگیری و بررسی است. علاوه بر این بر اساس ماده 8 قرارداد بین المللی یکنواخت کردن بعضی از مقررات مربوط به تصادم کشتی ها «فرماندهان هر یک از کشتی ها که با یکدیگر تصادم کرده اند، متقابلا موظفند پس از تصادم در مورد کمک به کشتی دیگر و کارکنان و مسافرانش کوشش لازم را بهعمل آورند.» بر این اساس و پیش از مشخص شدن مقصر اصلی این حادثه، دولت و مسئولین چینی به خاطر اینکه تصادف در دریای سرزمینی این کشور صورت گرفته ملزم به کمک فوری برای نجات افراد حاضر در نفت کش بودهاند. علاوه بر این، به خاطر اینکه کشتی چینی با نفت کش تصادف کرده است، مسئولین این کشتی نیز وظیفه داشتند اقدامات لازم را برای نجات جان افراد صورت میدادند.
بنابراین حداقل در این دو مورد و فارغ از سایر مسائل و اینکه مقصر اصلی چه بوده، کشور چین مسئول است و امکان اقدام قضایی علیه آنها وجود دارد. علاوه بر این، چنانچه مطلب منتشر شده در وال استریت ژورنال صحت داشته باشد، مسئولین کشور باید بدون در نظر گرفتن هیچ اغماضی دلیل این امر را جستجو کرده و مقصر آن را پیدا کنند. بنابراین چنانچه تقصیر علیه هر فرد و مسئولی ثابت شود، هم دولت ایران و هم خانوادههای قربانیان و نیز مردم میتوانند علیه آن اقدام قضایی صورت دهند.
بخش دیگری از ماجرا به عملکرد ضعیف برخی از نهادها و سازمانهای داخلی و در رأس آن رسانه ملی باز میگردد. رسانه ملی و دستگاههای ذیربط هم در اعلان سریع این حادثه مهم کوتاهی کردند و هم در بی اهمیت جلوه دادن این مسأله. در حالتی که چندروز از وقوع این حادثه میگذرد، رسانه ملی واکنش خاصی به آن نداشت و برنامههای معمولی خود را برخی از آنها در قالب طنز بود، پخش میکرد. به نظر میرسد، این حق مردم و البته خانوادههای قربانیان است که در جریان جزء جزء این حادثه قرار بگیرند و اطمینان داشته باشند که تمام تلاشهای لازم برای نجات جان عزیزانشان صورت خواهد گرفت.
این امید از شخص آقای رئیس جمهور و تمامی مسئولین مربوطه میرود که توجه به خانوادههای این قربانیان معطوف به این دوسه روز نشود و پس از بررسیهای صورت گرفته، از تمام توان حقوقی و سیاسی خود برای احقاق حق ایشان استفاده کنند. مسألهای که در خصوص پلاسکو روی نداد و پس از یکسال از فرو ریختن این ساختمان نه اتفاق خاصی در خصوص بازسازی و ایجاد مجدد بنا شد و نه حقوق کسبه آنجا به شکل قانونی و دقیق رعایت و پرداخت شد.