کامبیز نوروزی: من هیچ وجه مثبتی در این مصوبه مجلس نمیبینم
داتیکان: دیروز نمایندگان مجلس طرحی را تصویب کردند که به موجب آن نمایندگانی که سه دوره متوالی در مجلس حضور دارند، برای دوره بعد نمیتوانند در انتخابات شرکت کنند. در نگاه نخست این مسأله مطرح میشود که این اقدام از سوی نمایندگان مجلس یک حرکت مثبت در جهت ایجاد فضا برای ورود افراد جوان و تازه نفس به مجلس و زدودن انحصارطلبی است. با این حال در این طرح که البته با تصویب نمایندگان به قانون تبدیل شده است، چند نکته نهفته است؛ نخست اینکه آیا این قانون اساساً مغایر با قانون اساسی هست یا خیر؟ مسأله دیگر اینکه چقدر فضا برای ورود افراد جدید به مجلس باز میشود؟ مسأله بعدی که قابل تأمل است، این است که آیا این قانون باعث افزایش بازدهی نمایندگان در مجلس میشود یا خیر؟، زیرا یکی از مهمترین دغدغهها و سؤالاتی که مردم از نمایندگانشان دارند، این است که چقدر این افراد در مسیر توسعه کشور گام برداشته و به چه میزان بازدهی مثبت دارند؟ این سؤالات و مباحثی از این دست باعث شد که داتیکان در گفتگو با کامبیز نوروزی به بررسی این مصوبه بپردازد.
کامبیز نوروزی در ابتدا به مخالفت محمد دهقان نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی با این قانون اشاره کرد و در این زمینه گفت: «شاید برخی مخالفت ایشان را به این دلیل بدانند که این نماینده در دوره بعد امکان حضور در مجلس را نداشته و عملاً دلیل مخالفتش ذینفع بودنش است.»
نوروزی در ادامه این مصوبه را مغایر با قانون اساسی دانست و در این زمینه گفت: «باید از دو زاویه به این موضوع نگاه کرد. اول اینکه در خصوص حقوق ملت ما باید قانون اساسی را تفسیر موسّع کنیم. طبق اصل 56 قانون اساسی، (حاكميت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعي خويش حاكم ساخته است. هيچ كس نميتواند اين حق الهي را از انسان سلب كند يا درخدمت منافع فرد يا گروهي خاص قرار دهد و ملت اين حق خداداد را از طرقي كه در اصول بعد ميآيد اعمال ميكند.) بر این اساس باید گفت که هرجا شک داریم باید تفسیر موسع کنیم. دوم اینکه اصل بر حقوق ملت و آزادی ملت است. بنابراین هرجا اسثتنایی بخواهد وجود داشته باشد باید تصریح شده باشد و وقتی تصریح نشده ما اصل را باید جاری کنیم. بر این اساس ما در قانون اساسی چندین نهاد داریم که به صورت یک درجه یا دو درجهای انتخاب میشوند. رئیس جمهور، شورای شهر، مجلس شورای اسلامی، خبرگان رهبری و رهبری که انتخاب آن دو درجهای و از طریق خبرگان انجام میشود. از این پنج مورد فقط یک مورد است که قانون اساسی برای آن محدودیت زمانی یا همان ادواری قائل شده و آن هم رئیس جمهور است. بر این اساس، فقط رئیس جمهور است که نمیتواند بیش از دو دوره متوالی انتخاب شود. در مورد رهبری هیچ محدودیت زمانی وجود ندارد تا زمانی که مجلس خبرگان تشخیص به صلاحیت ایشان دهد یا خود رهبری استعفا ندهد این مقام باقی است. در خصوص اعضای شورای شهر نیز محدودیتی از سوی قانون اساسی اعمال نشده و این موضوع در خصوص مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی نیز صادق است. از سوی دیگر، ما همواره اصل را بر عاقل بودن شارع قرار میدهیم و اصل را بر این میگذاریم که عمل قبیح را به شارع نسبت ندهیم. بنابراین باید گفت که اگر قانون اساسی نظر بر این داشت که به جز رئیسجمهور سایر نهادها نباید محدودیت ادواری داشته باشد، باید طبق نظر قانون اساسی عمل کنیم. به زبانی دیگر باید گفت که قانون اساسی به رای دهندگان این حق را داده است که به هر تعداد دورهای که میخواهند به فرد مشخصی برای انتخابات مجلس رأی بدهند و طبیعتاً این حق برای رأی گیرندگان نیز محفوظ است.»
این پژوهشگر رشته حقوق افزود: «اگر قانون اساسی این گونه نبود، باید تصریح میکرد. از این رو، وقتی تصریح نکرده ما باید اصول را جاری کنیم. لذا ایجاد محدودیت برای ادوار انتخابات نمایندگی مجلس خلاف قانون اساسی است. زاویه دیگری که قابل بحث است این است که چرا حاکمیت فکر میکند که قیم مردم است. این نگاه که در این پیشنهاد آمده است ناخودآگاه مبتنی است بر این تصور که مردم نمیفهمند. چه شخص و نهادی به خودش اجازه میدهد که چنین حرفی در مورد مردم بزند؟ جامعه ما به هرحال جامعهای است که در روند توسعه سیاسی قرار گرفته، حالا مردم میخواهند سه دوره، چهار دوره یا حتی پنچ دوره به یک نماینده رای بدهند.»
نوروزی در ادامه به این مسأله اشاره کرد که اشکال کار به انتخاب چندین دوره افراد به عنوان نماینده مجلس مربوط نمیشود. او در همین خصوص گفت: «اشکال از جای دیگری است و آن نظارت استصوابی شورای نگهبان است و به باور من باید این مشکل را حل کنیم. مشکل دیگر این است که باید استفادههای خارج از قانون نمایندگان را برطرف کنیم. پرسش خیلی ساده این است که چرا یک نفر میلیاردها خرج میکند که بنشیند بر کرسی نمایندگی؟ چه دلیلی دارد؟ آیا واقعاً بحث عشق به خدمت است؟ بسیاری از نمایندگان، از پس چنین هزینههایی بر نمیآیند و دیگرانی هستند که به این افراد کمک میکنند و میلیاردها هزینه متقبل میشوند که یک شخص مورد نظرشان نماینده مجلس شود. آیا واقعاً این اندازه علاقه به نماینده شدن، فقط به خاطر عشق به خدمت است؟ انشااله که همین طور است ولی وقتی نمونههایی همچون ماجرای حضور یک نماینده از جنوب شرق کشور در دفتر رئیس گمرک و آن اتفاقاتی که افتاد را مشاهده میکنیم و مشخص هم شد که هدف وی از حضور در گمرک چه بوده، نمیتوان باور کرد که عشق به خدمت هدف اصلی ورود به عرصه نمایندگی است. همچنین در ماجرای استیضاح وزیر کار، خیلی چیزها بیرون ریخت. به نظر بنده باید این مسائل را درست کنیم.» نوروزی در ادامه افزود: «البته نمایندگانی هم در مجلس داریم که واقعا به درستکاری معروفند. نمونه این افراد آقای کامران نماینده اصفهان است. هرچند از نظر سلیقه سیاسی وی را قبول ندارم ولی من هیچ حرف نادرستی در مورد ایشان نشنیدهام و به نظر من تمام تلاشش را میکند که در حوزه انتخاباتی خود خوب عمل کند. به باور بنده، مشکل اصلی در قانونگذاری ما این است که متوجه نیستند مشکل اساسی کجاست؟ باید فکری به حال نظارت استصوابی کرد که بسیاری از افراد با صلاحیت را قلع و قمع میکند و اجازه ورود آنها را به عرصه نمایندگی نمیدهد.»
نوروزی با طرح این مسأله که برخی از نمایندگان مجلس از صلاحیت لازم برای شغل نمایندگی برخوردار نیستند، به ذکر این خطر بسنده کرد: «بنده چند روز پیش در رادیو مذاکرات بودجه را گوش میکردم. نمایندهای در مورد یکی از تبصرههای بودجه که مربوط به بیمه میشد صحبت میکرد. این فرد نه یکبار، نه دوبار بلکه بیش از شش یا هفت بار در طور صحبتش، اصطلاح بیمه اِتکایی را به کار برد. این فرد به عنوان نماینده و با نطق غرّا در مورد یک موضوع مهم مربوط به بودجه صحبت میکند ولی به جای اینکه بگوید بیمه اِتّکایی، میگوید بیمه اِتکایی که ما را یاد فروشگاه اتکا میاندازد. شما پیش یک فرد فاقد تحصیلات هم بروید میفهمد که بیمه اِتّکایی است یا اِتکایی. یک نفر هم در مجلس نیست که به این آقا تلفظ درست واژه را بگوید. وقتی به نوع سخنرانی این فرد هم توجه میکنید، طوری صحبت میکند که انگار استاد این رشته است درحالی که معمولاً از بیرون متنی به وی میدهند و میگویند این را بخوان. به باور بنده مجلس باید این مسائل را ببیند و در تلاش برای رفع آن برآید که متأسفانه نمیبیند.»
نوروزی در خصوص این که در صورت تایید این قانون توسط شورای نگهبان، آیا این مصوبه بازخورد مثبتی میتواند داشته باشد یا خیر؟ گفت: «من هیچ وجهه مثبتی در آن نمیبینم و یک اصطلاحی هم دیدم که یکی از نمایندگان در توجیه این قانون آورده و آن جوان گرایی بوده است. جوانگرایی در ادبیات سیاسی ما تبدیل به یک لفظ بیمعنایی شده است. اتفاقاً در برخی امور باید تجربه وجود داشته باشد. سیاست عرصه تجربه است. با مدرک نمیتوان کار سیاسی کرد، سیاست عرصه تجربه اجتماعی است. سیاسی عرصه بازی است و بازیگر سیاسی باید تجربه داشته باشد. طبیعتاً یک شخص سیاسی نیازمند بدن و روان سالم است ولی نیاز ندارک که عضله قوی داشته باشد، زیرا قرار نیست که وزنه بزند. خیلی صریح میگویم، جوان گرایی واژه بسیار مبتذلی شده است. یک واژه بیروح، بیمعنا و فقط عامل سواستفاده برخی در بازیهای سیاسی شده است. به طور مثال، برای ریاست جمهوری سن 75 سال را گذاشتهاند که با توجه به مسئولیتهای رئیس جمهور، کمی قابل درک است. اما باز هم اگر شخصی بالاتر از این سن را داشته باشد ولی از لحاظ قوای بدنی سالم باشد به نظر من مشکلی ندارد.»
نوروزی در پایان گفت: «عرصه سیاست عرصه تجربه است، این جوانگرایی یک چیزی است که در ابتدا گروهای سیاسی برای آنکه در دهه هفتاد رای بگیرند، جوانها را مخاطب قرار دادند. آرام آرام این اصطلاح به یک پارادایم تبدیل شد. هرچیزی جای خودش را دارد، به طور مثال در شغل قضاوت یک قاضی 60 ساله را با یک قاضی 30 ساله مقایسه کنید. اصلا به نظر من شغل قضاوت بازنشستگی ندارد. این مسأله در مورد شغلی همچون نمایندگی مجلس که یک عمل سیاسی نیست، صادق است.»