خسارت مالی برای صدمات روحی ناشی از تعرضات جنسی + ویدیو
داتیکان: جرایمی مثل تجاوز و تعرض جنسی بیش از هر چیز به ذهن و روان قربانیان آسیب میرسانند. صدماتی که ممکن است تا سالها و چه بسا تا پایان عمر در زندگی این قربانیان اختلال ایجاد کنند. در این متن میخواهیم پاسخ این سوال را بررسی کنیم که آیا مکانیسم قانونی برای جبران این خسارتها وجود دارد؟
شکی نیست که لزوم جبران خسارت یکی از اهداف اصلی هر نظام حقوقی است. ما انسانها قوانینی وضع کردیم و دستگاه دادگستری در جوامع خود ایجاد کردیم تا اعضای جامعه به یکدیگر آسیب وارد نکنند و اگر آسیبی وارد شد تا حد امکان جبران شود.
خسارتهایی که انسانها ممکن است به یکدیگر وارد کنند را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
آسیب مادی، آسیب جسمی و آسیب معنوی
آسیبهای مادی راحتتر از بقیه آسیبها جبران میشود. اگر شخصی ماشین دیگری را تخریب کند دادگاه هم او را به تعمیر ماشین یا پرداخت هزینهای معادل آسیبی که وارد شده محکوم میکند. محاسبه خسارت هم کار دشواری نیست چون هم نوع آسیب جنبه مالی دارد و هم نوع جبران خسارت از جنس مال است.
آسیبهای جسمی زمانی اتفاق میافتد که شخصی به تمامیت جسمانی و سلامتی دیگری صدمه میزند. هرچند در حقیقت صدمه جسمی با پرداخت پول قابل جبران نیست اما در قوانین ما مقرر شده که اشخاصی که آسیب جسمی به دیگران وارد کنند به پرداخت مبلغ معینی به زیاندیده محکوم شوند. این مبلغ در برخی موارد در قانون دقیقا مشخص شده و دیه نامیده میشود و گاهی هم دقیقا در قانون مشخص نشده و تعیین آن به نظر پزشک واگذار میشود.
آسیب معنوی داستان پیچیدهتری دارد. در اصل موضوع که قانون برای آسیبهای معنوی هم امکان جبران خسارت را در نظر گرفته تردیدی وجود ندارد.
اصل ۱۷۱ قانون اساسی میگوید اگر بر اثر اشتباه قاضی به شخصی ضرر مادی یا معنوی وارد شد این خسارت قابل مطالبه است.
چندین ماده از قانون مسئولیت مدنی هم در مورد جبران خسارتهای معنوی است. مثلا ماده ۹ این قانون میگوید: دختری که در اثر اعمال حیله یا تهدید و یا سوءِاستفاده از زیر دست بودن، حاضر برای همخوابگی نامشروع شده، میتواند از مرتکب علاوه بر زیان مادی، مطالبهی زیان معنوی هم بنماید.
جدیدترین قانون در این زمینه ماده ۱۴ قانون آیین دادرسی کیفری است که میگوید شاکی میتواند جبران تمام زیانهای معنوی ناشی از جرم را بخواهد و زیان معنوی را «صدمات روحی یا هتک حیثیت و اعتبار شخصی، خانوادگی یا اجتماعی» تعریف میکند.
آنچه جبران خسارتهای معنوی را دشوار میکند نداشتن معیار مشخص برای تبدیل این خسارات به پول است. همین مساله باعث شده تا بسیاری از درخواستهای دریافت خسارت معنوی به نتیجه نرسند. اما با این حال مواردی نیز بوده که دادگاههای ایران به جبران خسارات معنوی رای دادهاند و ما به چند نمونه آن اشاره میکنیم:
مورد اول مربوط به پرونده خونهای آلوده بیماران هموفیلی است. در این پرونده نقص تجهیزات پزشکی وزارت بهداشت و سازمان انتقال خون موجب ابتلای تعداد بسیاری به هپاتیت و ایدز شد. دادگاه بررسی کننده پرونده علاوه بر دیه و خسارات جسمی رای به پرداخت خسارت معنوی به بمیاران به میزان بیست تا صددرصد دیه کامل داد.
مورد دیگر دو رای شبیه به هم در مورد محکومیت شرکتهای هواپیمایی به پرداخت خسارت معنوی به مسافرانی است که به دلیل لغو پرواز خود در کشور خارجی سرگردان و بلاتکلیف رها شدند. در این دو رای که دو شعبه مختلف دادگاه حقوقی تهران در سالهای ۹۵ و ۹۸ صادر کردند، دو شرکت هواپیمایی که با لغو پرواز خود باعث سرگردانی مسافر در تایلند و استانبول شده بودند به پرداخت مبلغ مشخصی به عنوان خسارت معنوی محکوم شدند.