بررسی دلایل جنجال در پذیرش کانون وکلا
عیسی امینی: وکلای فرمایشی يا موسسات به اصطلاح حقوقى بازار کار وکلا را خراب کردهاند/ کانون باید به فکر بازار کار كارآموزان جذب شده هم باشد
گروه خبری داتیکان: چند سالی میشود که برگزاری آزمون وکالت به یکی از اخبار جنجالی رسانهها تبدیل شده است. عدهای به کم شدن سهمیهها اعتراض دارند و مسئولان کاهش تعداد در پذیرش را راهکار سروسامان دادن به بازار کار وکلا میدانند. دکتر «عیسی امینی» مدیر تحصيلات تكميلى دانشکده حقوق دانشگاه تهران مرکز و بازرس دو دوره كانون مركز در گفتگو با داتیکان به بررسی این موضوع پرداخته است.
چرا آزمون وکالت در سالهای اخیر این همه حاشیهساز شده است؟
در گذشته آزمون وکالت تا این حد مهم نبود. زیرا به این تعداد فارغالتحصیل حقوق نداشتیم که برای ورود به کانون رقابت سختى در کار باشد. الآن با خیل عظیم فارغالتحصیلان حقوق مواجه هستیم. با نگاهی به تعدد و تکثر دانشگاههای مختلف میبینیم که تعداد زیادی فارغالتحصیلان وارد عرصه حقوق میشوند که باید به آنها فارغالتحصیلان خارج از کشور را هم اضافه کنیم. پس جذب هم باید بیشتر شود، وقتی این اعداد با هم همخوانی نداشته باشند مشکل به وجود میآید.
کسی به فکر بازار کار فارغالتحصیلان حقوق نیست
دلیل اینکه تعداد جذب به میزان فارغالتحصیلان افزایش نیافته است، چیست؟
بحث بازار کار مطرح است. زمان جذب دانشجو به فکر این نبودند که این افراد باید جذب بازار کار شوند، به همین دلیل در حال حاضر با چالش عجیب فارغالتحصیلان بیکار مواجه شدهایم. در گذشته فارغالتحصیلان حقوق فقط برای وکیل شدن سراغ کانون وکلا نمیآمدند و مراکز دیگر نیز در جذب این افراد کمک میکردند؛ عدهای جذب ادارههای حقوقی میشدند و برخی نیز جذب دفترخانهها؛ دستگاه قضا نیز در قالب قاضی یا کارمندان اداری حتی كانون كارشناسان بِه عنوان کارشناس رسمی، برخی از فارغالتحصیلان را جذب میکردند اما اکنون همه این بازار کار از بین رفته یا بسیار محدود شده است و عملا بار جذب كل فارغ التحصيلان حقوقى را بر كانونهاى وكلا تحميل نمودند.
یعنی ادارههای حقوقی، دفاتر اسناد و قوه قضاییه جذب ندارند؟
جذب دارند اما شرایط تغییر کرده، جذب قضات به حداقل رسیده است و فرایند جذب بسیار پیچیده و سخت شده است؛ کانون سردفتران چند سال است هیچ نقشی در جذب ندارد ادارههای حقوقی نیز وضعی به همین منوال دارد به این ترتیب همه از این موارد چشم پوشی میکنند و فشارها به کانون ها زیاد میشود اما به سایر حوزهها فشاری اعمال نمیشود. البته مشکل به همینجا ختم نمیشود، زیرا تنها راه وکیل شدن از طریق کانون نیست، در حال حاضر قانونگذار به قضات مستعفى و بازخريدى بازنشسته و كارمندان و نظاميان حقوقى بازنشسته اجازه میدهد بعد از فراغت از کار وکیل شوند، این افراد بخشی از ظرفیت بازار را اشغال میکنند و به کانون اجازه نمیدهند ظرفیت خود را افزایش دهد. در این میان همه هزینهها را باید کانون وکلا بپردازد در حالی که راه به رویش بسته است.
وکیل بیکار فساد قضایی به همراه میآورد
منظور شما از هزینههای تحمیل شده و راههایی که بسته هستند، چیست؟
منظور بازیهای سیاسی و رسانهای است که به راه میاندازند و طوری تظاهر میکنند که انگار فقط کانون متصدی برطرف کردن مشکلات جذب فارغالتحصیلان حقوق است. به عبارتی با روش نادرست فارغالتحصیل بیکار تبدیل به وکیل بیکار میشود، وکیل بیکار فساد قضایی و اجتماعی را به همراه میآورد.
چه راهکاری را پیشنهاد میدهید؟
نباید کانون وکلا به عنوان تنها محل اشتغال فارغالتحصیلان حقوق بهحساب بیاید. باید مسئولان و افرادی که برای افزایش تعداد جذب، به کانون وکلا فشار میآورند به این موضوع نیز توجه داشته باشند که جذب تعداد زیادی وکیل، به سلامت اداری و قضایی جامعه آسیب وارد میکند. البته در این باره چند راهکار وجود دارد.
اول اینکه امکان وکیل شدن بازنشستهها و افرادی که مشاغل قضایی داشتهاند مسدود یا حداقل محدود شود.
دوم اینک دفاتر خدمات الکترونیک و عضویت در شوراهای حل اختلاف را به دست فارغالتحصیلان حقوق بسپارند. این مشاغل در حال حاضر به دست افرادی است که یا شاغل هستند یا اصلاً ارتباطی با حقوق ندارند.
راهکار سوم این است که به موسسههای حقوقی که هر روز سر از زمین در میآورند و قارچ گونه در حال افزایش هستند سر و سامانی داده شود. این موسسهها دلیل اصلی کاهش پروندههای قضایی بوده و افزایش فساد قضایی را سبب شدهاند. چهارمین راهکار توزیع مناسب وکیل متناسب با نیاز منطقهای است. مثلاً آیا واقعاً سیستان و بلوچستان به 100 وکیل نیاز دارد؟ به این ترتیب بهجای اعمال فشارهای نا بهجا به کانون وکلا باید فکری به حال حل کردن پایهای این مشکلات کنیم.
همین مسایل منجر شد امسال کانون میزان جذب را کاهش دهد؟
به گزارش داتیکان، دکتر امینی در این خصوص افزود: اساساً با این مساله که صرفا کانون در کاهش جذب اثرگذار بوده است مخالفم. باید دقت کنيم که این تصمیم توسط هیاتی اخذ شده است که در آن رئیس دادگاه انقلاب، رئیس دادگستری استان و رئیس کانون وکلا حضور داشتند. همانطور که ملاحظه میشود یک سوم رأی متعلق به کانون و دو سوم آن از سوی دستگاه قضایی بوده است. به عبارتی تصمیم به کاهش جذب، تصمیمی حقوقی- قضایی است و ارتباط مستقیم با کانون وکلا ندارد.
دلیل این تصمیم را چه میدانید؟
دلایل خیلی واضح است، اول اینکه میزان وکلای بیکار افزایش یافته است، دوم جذب فقط از سوی کانون نیست و همانطور که گفتم نهادها و مراکز دیگری نیز در خصوص وکیل سازی نقش دارند و شنيدم بيش از هزار موسسه حقوقى كه در واقع غير مجاز و خلاف قانون هستند بوجود آمدند. البته کارهایی میتوان انجام داد که همین 600 جذب مركز نیز عادلانهتر باشد و تعداد جذب بيشتر از حد حاضر باشد.
چطور میتوان عدالت مدنظر شما را انجام داد؟
خیلی ساده است. هر سال بخشی از جذب مربوط به افرادی است که تمایل دارند شهر خود را تغییر دهند، کافی است کانون این افراد را از آمار کلی خارج کند. به این ترتیب جذب بیشتری انجام خواهد گرفت. از سوی دیگر کانون باید یک ماه به آنهایی که قبول شدهاند فرصت ارائه مدارک بدهد و بعد از آن قبول شده را حذف و نوبت را به فرد بعدی بدهد. به این ترتیب افراد شاغل یا آنهایی که قبول شدن در کانون برایشان اهمیت ندارد از این فرصت محروم و نوبت به آنهایی میرسد که میل و عشق بیشتری به این شغل دارند. فقط باید توجه کنیم که این مسایل باید در همان هيات سه نفره مصوب شود تا فشارهای بیرون از کانون وکلا منجر به تغییر آن نشود. بهرحال از سويى، كانونها هم بايد در اعلام ظرفيت جانب انصاف و مشكلات جوانان را هم لحاظ كنند و از سوى ديگر حاكميت هم در قانونگذارى و اجرا جانب انصاف به نفع جوانان را در نظر گرفته و به دنبال ايجاد موسسات غير مجاز و يا جدب مجدد هفتاد ساله به عرصه وكالت نباشد.
نمیتوانیم آزمون را سختتر کنیم
بهتر نیست کمی ورود به کانون را سخت کنند؟ مثلاً آزمون سختتر برگزار شود.
اگر سواد علمی را ملاک منحصرقرار دهند حتی 80 نفر هم جذب نمیشوند. این موضوع باعث میشود فشارها به کانون بیشتر شود و به نظرم مسایل را پیچیدهتر میکند.
نظر شما درباره برگزاری آزمون تشریحی چیست؟
عملی نمیشود. هر سال حدود 70 هزار نفر متقاضی شرکت در آزمون کانون وکلا هستند، آزمون تشریحی گرفتن از این افراد، تصحیح اوراق امتحانی و مواردی از این دست باعث میشود عدالت بین همه یکسان نباشد. به عبارتی برقراری عدالت میان 70 هزار نفر کار بسیار مشکلی است و از عهده کانونها برنمیآید. به نظر من آزمون تستی روشی عالی نیست اما بهترین روش موجود است. باید این را نیز در نظر گرفت که منابع مالى و اجرايى کانون وکلا محدود است و باید به فکر هزینهها نیز باشد. فکر میکنم در شرایط فعلی بهترین کار استفاده از حقوقدانان قوى است که به طراحی سئوالهای جدی تستی اقدام کنند و با مديريت هماهنگ و صحيح بر انها مشكل و حاشيه در نحوه اجرا شكل نگيرد. روش درست طرحهاى تستهاى سخت و يا گنجاندن ماده درسى ادبيات فارسى نيست. سوالات بايد علمى و ابتكارى باشد نه پيچيده و معما. ضمنا اضافه نمودن درس ادبيات فارسى با وجود آنكه زبان ملى ما فارسی محسوب میشود و از سال اول دبستان تا پايان ليسانس خواندهايم و وقت آزمون هم بيش از دو ساعت خارج از استاندارد و موجب خستگى است، تصميم مناسبى نخواهد بود.
داشتن کارت پایان خدمت مصوبه اسکوداست
به عنوان آخرین سئوال، یکی از مدارک برای شرکت در آزمون داشتن کارت پایان خدمت یا معافی است، این را عادلانه میدانید؟
این موضوع مصوبه اسکوداست و ارتباطی به کانون وکلاى مركز ندارد، هرچند آن را عادلانه نمیدانم زیرا حین ثبت نام واقعاً نیازی به این مدرک نیست به نظرم این کارت برای زمان صدور پروانه كارآموزى در موعد مقرر و بعد از قبولی نیاز است و ما نباید به این بهانه بسیاری از پسرها را از شرکت در آزمون محروم کنیم.