مهمترین جشنهای ایران باستان
مهدی نوده
داتیکان: در یادداشت پیشین به این پرداختیم که ایرانیان برای هر روز از سیروز ماه اسامی خاصی برگزیده بودند و هرگاه نام روز و ماه یکی میشد آن روز را به جشن و پایکوبی میگذراندند. در یادداشت پیش رو به مهمترین جشنهای ایران باستان میپردازیم.
در این بین سه جشن مهرگان، تیرگان و دیگان از اهمیت بیشتری برخوردار بودند. اما علاوه بر این جشنهای 12 گانه، یک سلسله جشنهای مفصلی نیز تحت عنوان گاهنبارها وجود دارد که اتفاقا از اهمیت زیادی برخوردار است. این جشنها در واقع تقدیس طبیعت و آفرینش و خلقت انسان است. برای هر گاهنبار که تعداد آن 6 تا است پنج روز پی در پی جشن میگرفتند و روز پنجم در نهایت تفصیل برگزار میشد. به گونهای که گویی چهار روز اول به عنوان مقدمه این روز بوده است. اما موعد این گاهنبارها به ترتیب زیر بوده است: 1- گاهنبار اول: در چهل و پنجمین روز سال در اردیبهشت که آسمان در این روز آفریده شده است. 2- گاهنبار دوم در صدو پنجمین روز سال در ماه تیر که آب آفریده شده است. 3- گاهنبار سوم در صد و هشتادمین رو سال در شهریور که زمین آفریده شده است. 4- گاهنبار چهارم در دویست ودهمین روز سال در مهرماه که در آن نباتات و درختان آفریده شدهاند. 5- گاهنبار پنجم در دویست و نودمین روز سال در دی ماه که در آن بهائم آفریده شدهاند و 6- گاهنبار ششم در سیصد و شصت و پنجمین روز سال واقع است که انسان در این روز آفریده شده است. اما علاوه بر همه این جشنها، چند جشن بزرگ دیگر نیز وجود داشته که به قرار زیر است:
1.جشن بزرگ نوروز: که میتوان گفت بزرگترین و مهمترین جشن ایرانیان بوده و همچنان هست. از آنجا که در ادامه، توضیحات مربوط به این جشن با تفصیل بیشتری ذکر میشود، در اینجا از تشریح آن پرهیز میکنیم.
2.جشن مهرگان: که در واقع یکی از همان جشنهای دوزاده گانه است. باری این جشن به جهات مختلف از اهمیت خاصی برخوردار بوده و شاید بتوان گفت بعد از نوروز بزرگترین جشن ایرانیان بوده کما اینکه هم اکنون نیز کما بیش برگزار میشود. این جشن در 16 مهرماه هر سال برگزار میشود. جشن مهرگان نیز مانند نوروز از سه جنبه طبیعی(نجومی)، تاریخی و دینی حایز اهمیت بوده است. از نظر نجومی مهرگان اوج اعتدال پاییزی و موقع برداشت محصول بوده است. از نظر تاریخی روز نیرومندی داد و راستی است که در آن روز فریدون به یاری کاوه آهنگر بر ضحاک چیره شد و از نظر دینی در مهرگان فرشتگان به یاری فریدون و کاوه آمدند.
3.جشن سده: سده جشن پیدایش آتش است. و در پنجاه روز و پنجاه شب قبل از نوروز برگزار میشود. این جشن به هوشنگ پیشدادی منسوب است که کاشف آتش است.
4.جشن تیرگان و جشن نیلوفر: از نظر طبیعی و نجومی این جشن مقارن با طولانی ترین روز سال خورشیدی است و از لحاظ تاریخی روزی است که آرش کمانگیر مرز بین ایران و توران را تعیین کرد. البته این هم شایان ذکر است که این جشن در واقع یکی از همان جشنهای 12 گانه است.
5.جشن یلدا: یلدا به معنای تولد و شب زادن است. جشن یلدا به جشن شب چله هم معروف است که همچنان در روزگار ما نیز برگزار میشود. از لحاظ طبیعی و نجومی، یلدا طولانی ترین شب سال است. از نظر دینی ایرانیان شب یلدا را شب زایش مهر یا خورشید میدانند. پیران و پارسایان به بالای تپهای میرفتند و طی مراسمی از آسمان میخواستند که آن رهبر بزرگ (سوشیانت) را برای رستگاری آدمیان به زمین روانه کند. تاثیر این جشن و تشریفات آن در مسیحیت نیز روشن است. توضیح اینکه سیصد سال پس از تولد عیسی، زمانیکه رومیان نیز مسیحیت را به عنوان دین خود پذیرفتند کلیسا جشن تولد مهر یا همان یلدا را به عنوان زادروز عیسی پذیرفتند. و به همین دلیل است که حتی امروزه بابانوئل با لباس و کلاه موبدان زرتشتی ظاهر میشود و درخت سرو و ستاره بالای آن یادگار پیروان مهر است.
6.جشن آذر: در روزگار خسروان، آذرماه اول بهار بوده و روز اول آن جشن آذر را برپا میداشتهاند.
7.جشن مزدگران (مژده گیران): که جشن مخصوص زنان بوده و در این روز مردان به زنان هدیههای بسیار میدادهاند.
8.جشن خرم روز: روز هرمزد از دی ماه که آن را خورماه نیز میگفتهاند مقارن با این جشن است که در واقع 90 روز به نوروز است.
9.جشن فروردگان: جشن پنج روز آخر آبان ماه بود که زرتشتیان در این 5 روز به شادی میپرداختند و حتی برای مردگان نیز شراب مینهادند.
10.جشن بهمنجه: که در روز بهمن از ماه بهمن برگزار میشده و این نیز یکی از همان جشنهای 12 گانه است. این جشن در خراسان با شکوه فراوان برگزار میشده و انواع تنقلات و خوردنیها و آشامیدنیها در آن روز مهیا میکرده و مصرف مینمودهاند.