انتخاب رئیسی، خوب یا بد؟!
داتیکان: هرچند هنوز به طور رسمی، انتخاب آقای حجتالاسلام ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس جدید قوه قضائیه، از سوی رهبر انقلاب اعلام نشده است ولی تمامی اخبار و شواهد حاکی از این است که طی چند روز آینده، ایشان به عنوان رئیس دستگاه قضا، جانشین آقای حجتالاسلام لاریجانی خواهند شد. از همان ابتدای امر که زمزمههای این انتخاب مطرح شده بود، اظهارنظرها در خصوص این انتخاب نیز به راه افتاد. عموم جامعه حقوقی کشور این انتخاب را به واسطه تجربه آقای رئیسی در ساختار قضایی، یک انتخاب خوب و مؤثر ارزیابی کردند با این حال برخی نیز مخالف این نظر هستند. داتیکان در گفتگو با دکتر علی نجفی توانا، محمدعلی اردبیلی و یکی از قضات کشور که نخواست نامش فاش شود، به بررسی این مسأله میپردازد.
این قاضی که نخواست نامش فاش شود، با طرح این مسأله که در چهل سال بعد از انقلاب این اولین بار است که از داخل خود دستگاه قضا رئیسی منصوب میشود، گفت: «در طول تاریخ انقلاب، این برای نخستین بار است که شخصی از درون دستگاه قضا به سمت رئیس این دستگاه انتخاب میشود. در این شرایط، چنین فردی نیازی به کسب تجربه ندارد و همچنین با سلسله مراتب کاملاً آشنا است و زیر و بم کار را میداند.»
این قاضی در ادامه افزود: «یکی دیگر از نکات مثبت در انتخاب آقای رئیسی به عنوان رئیس جدید قوه قضائیه این است که ایشان شیوههای مدیریتی از زمان ریاست شهید بهشتی تا ریاست آقای لاریجانی بر این دستگاه را دیده است. همچنین تغییرات مکرر قوانین را میشناسد و با یک شناخت کامل سخت افزاری و نرم افزاری در این جایگاه قرار میگیرد.»
وی در پایان گفت: «به نظر بنده، «تجربه بیشتر»، بارزترین تفاوت آقای رئیسی با تمامی رؤسای قبلی است. فارغ از مباحث سیاسی، آقای رئیسی از مقبولیت عمومی در داخل دستگاه قضا و بیرون از این دستگاه برخوردار است. در انتها باید عرض کنم که مهمترین خواسته ما قضات از ایشان، استقلال مالی و استقلال اداری قوه قضائیه است.»
محمدعلی اردبیلی در ابتدا به این مسأله اشاره کرد که شرایط انتخاب رئیس قوه قضائیه در اصول قانون اساسی منعکس و مشخص است. وی در همین خصوص گفت: «رئیس قوه قضائیه مهمتر از اینکه باید مجتهد باشد، به نظر من باید به شرایط دستگاه قضا واقف باشد. همچنین صفاتی از قبیل مدیر و مدبّر بودن از دیگر ویژگیهای رئیس قوه قضائیه است.»
این استاد برجسته حقوق افزود: «جدای از مسائل گفته شده، رئیس قوه قضائیه باید اصول راهبردی دستگاه قضا را بشناسد و با آن آشنایی کامل داشته باشد. بنابراین هر شخصی که برای این مسند انتخاب میشود، باید واجد این شرایط باشد.»
عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه گفت: «از نظر بنده، آقای رئیسی این صفاتی که ذکر کردم را ندارند. من معتقدم ایشان فاقد وجاهت عمومی و قضایی برای این مسند هستند و انتخاب ایشان به عنوان رئیس قوه قضائیه را یک گام رو به عقب میدانم».
اردبیلی در پایان گفت: «مشکلات دستگاه قضا، مشکلاتی است که بخشی از آن به حضور اشخاصی مثل آقای رئیسی برمیگردد که مدتها در این دستگاه قضا خدمت کردند و نتوانستند مشکلات این نهاد را برطرف کنند. به باور من، ایشان وارث همان سیستمی است که خودشان ایجاد کردند و بنابراین چالشها و کشمکشهای دستگاه قضا با کانون وکلا و سایر نهادها همچنان وجود دارد.»
نجفی توانا در ابتدا با طرح این مسأله که برایند مدیریت در یک مجموعه در ارزیابی شیوه مدیریت بر اهداف تعریف شده و برنامههای تنظیمی است، اظهار داشت: «آقای لاریجانی آنچه که در توان داشت با استفاده از مشاورین خود در چارچوب برنامهها، بخشنامهها و دستورالعملها مورد استفاده قرار داده است. شاید برخی افزایش جرم و کثرت پروندهها را دلیلی بر عدم وصول به اهداف تعریف شده توسط آقای لاریجانی و تیم وی تلقی کنند ولی واقعیت این است که جرم در جامعه عمدتا ناشی از وجود عوامل اقتصادی و اجتماعی است که رتق و فتق آن از وظایف قوه مجریه و مقننه است. جرم علیالقاعده یک استثنا در جامعه تلقی میشود، یعنی جامعه متعادل با برآوردن نیازهای مردم و تامین حقوق ملت در چارچوب قانون اساسی که میثاق ملی است بایستی به گونهای عمل کند که نیازها مرتفع شود که جرم و تخلف به حدقل برسد. »
این وکیل دادگستری در ادامه افزود: «قوه قضائیه علیالقاعده باید با جرم به عنوان یک برایند استثنایی رفتاری برخورد کند. به مصداق این شعر سعدی که میگوید: سر چشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گذشتن به پیل. اگر بزهکاری به اندازهای باشد که نتوان آن را مهار کرد، قطعا قوه قضائیه توان مهار پدیده بزهکاری را نخواهد داشت. از این منظر چون وضعیت اشتغال، تورم و تحریم در جامعه ایران در دهههای گذشته مطلوب نبوده است، نتایج باعث بروز چنین مشکلاتی شده که بعضا ناشی از عدم شایسته سالاری و عدم کفایت برخی از مدیران است. با وجود همه این مسائل، این مشکلات نافی زحمات شخص آقای لاریجانی نمیتواند باشد چون هر سیستم قضایی دیگری که در کشور وجود میداشت، مهار این حجم از بزهکاری را امر اسانی نمیدید.»
رئیس سابق کانون وکلای دادگستری مرکز در ادامه به تفاوت آقای لاریجانی و آقای رئیسی اشاره کرد و در این خصوص گفت: «به باور من، تفاوت اساسی آقای رئیسی و آقای لاریجانی در چند پارامتر است که باید به آن اعتنا نمود: 1-اقای رئیسی در قوه قضائیه سابقه مدیریت سازمانی دارد. به عنوان یک قاضی معمولی تا بالاترین مقامات نظام قضایی را طی نموده است. این امر کمک میکند که ایشان با تکیه بر تجارب گذشته به گونهای در برخورد با مشکلات آینده کارامدی و توفیق بیشتری داشته باشد. 2- موضوع بعدی تحصیلات آقای رئیسی است. آقای رئیسی هم دانش فقهی دارد و هم دانش قضایی تجربی و هم از همه مهمتر، تحصیلات دانشگاهی ایشان است که علیالقاعده شخصی با این ویژگیها وقتی این مسئولیت را میپذیرد، بایستی توفیق مناسبتری در انجام وظایف محوله داشته باشد.»
نجفی توانا در پایان گفت: «بنابراین تصور من این است که آقای رئیسی باید در پست جدید، کارایی لازم را داشته باشد و موفقتر عمل کند، مشروط بر اینکه اولا با آسیب شناسی چرایی مشکلات موجود قوه قضائیه، علت اساسی برخی رکودها و مسائل را دریابد. ثانیا، با افزایش علم قضات و با برقراری کلاسهایی نسبت به ارتقای دانش قوه قضایی اقدام کند. ثالثا در حفظ استقلال نهادهای صنفی به ویژه نهاد وکالت اقدام کند و این رانت موجود در خصوص نهاد وکالت برای عده خاصی از وکلا را از بین ببرد و دادگاههای اختصاصی را به حالت اولیه برگرداند. همچنین با تعامل با سایر افراد تحت نظارت قوه قضائیه و نگاهی جدید، سازمان و برنامهای جدید نسبت به ارتقای وضعیت موجود قوه اقدام نماید.»