نعمت احمدی: متأسفانه برخی بدون مدرک و مبنا صحبت میکنند و فکر میکنند همه چیز را میدانند
داتیکان: علیاکبر رائفیپور که در میان گروهی به عنوان محقق و پژوهشگر شناخته میشود و به واسطه نظریهپردازی درباره تئوریهای توطئه، به شهرت رسیده است، در یک سخنرانی به تاریخ 9 اردیبهشت سال جاری در دانشگاه فرهنگیان، مباحثی در خصوص کانون وکلا مطرح کرد که از چند منظر قابل تأمل است. نخست اینکه وی در بخشی از سخنان خود در دانشگاه فرهنگیان، به حوزه حقوق و وکالت نیز ورود کرده و با حمله به کانون وکلا، منتقد جدّی موضوعی است که از سوی بخشی چندسالی است مطرح شده و آن هم انحصار طلبی کانون وکلا در پذیرش وکالت است. رائفیپور با طرح این مسأله که چرا کانون وکلا با ایجاد محدودیت در پذیرش وکیل، شرایط سختی را برای جامعه حقوقی ایجاد کرده، گفته است که مثلاً در کشوری همچون آمریکا، چیزی تحت عنوان «ظرفیت» در آزمون وکالت وجود ندارد و حقوقیها بر اساس نمره وارد حرفه وکالت میشوند. در نظر وی، وکلا در این کشور حتی از فرصت تأخیر 5 دقیقهای پروازهای فرودگاه نیز استفاده میکنند و با مراجعه به مردم در فرودگاه و شکایت از شرکتهای حمل و نقل، هم خسارت تأخیر را برای ایشان میگیرند و هم اینکه خودشان کسب درآمد میکنند. بخش دیگری از صحبتهای وی به موضوع نحوه پذیرش در آزمون وکالت اختصاص داشت که مثلاً این شیوه در ایران بر اساس ظرفیت است ولی در آمریکا بر اساس نمره محاسبه میشود. رائفیپور البته نمایندگان مجلس و قضات را نیز از از حملات خود بینسیب نکرد و به این مسأله نیز معترض بود که چرا در ایران، قضات پس از پایان دوران قضاوتشان، بدون هیچ آزمون و تشریفاتی میتوانند وکیل شوند و یا اینکه نماینده مجلسی که لیسانس حقوق دارد، پس از دوران نمایندگی میتواند بدون شرکت در آزمون، پروانه وکالت بگیرد و به واسطه داشتن روابط، امکان پذیرش پروندههایی با ارقام نجومی را دارد. داتیکان در گفتگو با نعمت احمدی، به بررسی ادعاها و سخنان رائفیپور در خصوص وکالت در ایران و غرب میپردازد.
نعمت احمدی سخنان رائفیپور را از دو منظر مورد بررسی قرار داد. در بخش نخست که به اظهار نظر رائفیپور در خصوص وکالت در غرب اختصاص داشت، گفت: «در حال حاضر سختترین رشته برای قبولی در دنیای سرمایهداری غرب، وکالت است. غرب و آمریکا اصلا با انباشت وکیل روبه رو نیستند. در مورد مثال فرودگاه آقای رائفیپور باید بگویم که من خودم چندین بار شده که ساعتها تو فرودگاه کشورهای غربی منتظر ماندهام و اصلا و از این خبرها نبوده است.»
احمدی در ادامه بیان داشت: «به نظر بنده، آقای رائفیپور با قضایا آشنایی ندارند و فکر میکنند که هرچه میگویند درست است. در آمریکا دو نوع حق الوکاله وجود دارد: یا ساعتی شارژ میکنند و یا به صورت موردی و پرونده است. در خصوص ساعتی باید گفت که هر یک ساعت مشاوره با وکیل حداقل صد دلار هزینه دارد و حتی وکلا برای اینکه یک پرونده مطالعه را بکنند و در مورد آن فکر کنند نیز مبلغی دریافت میکنند. نوع دیگر نیز که از یک جهت شبیه ایران است، قبول پرونده است که البته در این خصوص نیز تفاوتی وجود دارد. در آمریکا بر خلاف ایران، وکلا میتوانند در موضوع «خواسته» موکل، با وی شریک شوند و حق الوکاله خود را به این صورت دریافت نمایند، که در ایران اصولاً این چنین نیست.»
این وکیل دادگستری در ادامه گفت: «با یک سرچ ساده در دانشگاههای معتبر غرب میتوان متوجه شد که قبولی در آزمون وکالت در بسیاری از کشورهای توسعه یافته، حتی سختتر از پزشکی است. در دانشگاههای آمریکا، کلاس برای تربیت قاضی وجود ندارد ولی برای تربیت وکیل چنین کلاسها و کرسیهایی وجود دارد زیرا در آنجا بر عکس ایران، قضات از میان وکلا انتخاب میشوند. در ایران ماجرا کاملاً برعکس است و برخی در ابتدا قاضی میشوند و بعد بدون امتحان و گزینش وکیل میشوند که این بخش از صحبتهای آقای رائفیپور به حق است و بسیاری از وکلا با این شیوه مخالفند. همچنین آنچه وی در خصوص نمایندگان نیز گفته درست است و کانون وکلا با این مسأله نیز مشکل دارند ولی باید در نظر داشت که این مسائل بر اساس قانون عمل میشود و طبیعتاً کانون وکلا قانونگذار نیست.»
احمدی در بخش دوم به این موضوع اشاره کرد که هرچند نقدهایی به کانون وکلا وارد است ولی سؤال اینجاست که کانون چه انحصاری دارد؟ وی در ادامه گفت: «به آقای رائفیپور توصیه میکنم اگر میخواهد در این حوزه هم اظهار نظر کند، بهتر است در ابتدا قانون کیفیت اخذ پروانه وکالت مصوب صال 1376 را مطالعه کند. متأسفانه برخی بدون ذکر مدرک و مبنا صحبت میکنند و فکر میکنند همه چیز را میدانند و این باعث میشود اطلاعات اشتباه به مردم داده شود. بهتر است ایشان بداند که فرآیند تعیین ظرفیت وکلا در یک هیأت سه نفره انجام میشود که کانون وکلا فقط یک سهم دارد و نه بیشتر.»
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: «این هیأت سه نفره، سالی یک بار کمیسیون تشکیل میدهد. به طور مثال برای تعیین ظرفیت کانون وکلای مرکز، رئیس کل دادگستری تهران و رئیس دادگاه انقلاب در کنار رئیس کانون وکلای دادگستری مرکز تصمیم میگیرند و آنچه مسلم است دو نفر از سه نفر وابسته به قوه قضاییه هستند نه کانون وکلا و همواره آن دو شخص ظرفیت را تعیین میکنند.»
احمدی در ادامه گفت: «احتمالاً آقای رائفیپور این را هم نمیداند که اگر کسی در رشته وکالت قبول شد، باید 18 ماه دوره کارآموزی را سپری کند و در این مدت باید در دادگاههای مختلف حضور پیدا کند و گزارش تهیه کند. علت اینکه آن دو شخص وابسته به قوه قضاییه برای آزمون وکالت ظرفیت تعیین میکنند نیز این است که پذیرفته شدگان در دوره کارآموزی مدام باید به مراجع قضایی مراجعه کنند و آموزش ببینند و چون دادگستری به اندازه کافی قاضی ندارد، نمیتواند به تعداد بیشمار کارآموز، سرویس بدهد و از این رو باید گفت که محدودیت را دادگستری وضع میکند نه کانون وکلا.»